۱۳۸۶ فروردین ۵, یکشنبه

آنرا برون انداز و از این پر شو

گفت : « می دانم که بد است ، اما نمی توانم، با دل برنمی آیم
این چگونه سخن باشد ؟می دانم که این دریا غرق کننده است ، خود را در او می اندازم . یا این آتش سوزنده است ، یا این چاهی است صد گز ، یا این سوراخ مار است ، یا این زهر هلاهل است ، یا بیابان مهلک است ، می دانم ومی روم .
مرو ، چون می دانی پس نمی دانی ، چه گونه دانش باشد ؟ این عقل بود ؟ چه گونه این را دانش و عقل شاید گفتن ؟
(شمس الدین محمد تبریزی )
جکایت تربیت آسیب زا و آموزش وارونه در تعلیم وتربیت جامعه ی ما حکایت خطیر و تکان دهنده ای است
حکایت درمانگری های بیماری زا ، و آموزش های فهم زدا ،
همین ماجرایی است که اولیاء و مربیان به نام تعلیم و تربیت فرزندان به رغم نیت خیرخواهانه انجام می دهند
و خود می دانند که آنچه در پی اصلاح آن هستند جز تخریب محصولی ندارد .
آنچه را که به دنبال تقویت آن تلاش می کنند جز تضعیف ثمره ای ندارد .
می دانند که با « گفتن » تربیت رخ نمی دهد
و با « نصیحت » ، رفتار تغییر نمی کند
و با اطلاع رسانی ، « معرفت » حاصل نمی شود
و با تشویق ، «شوق » ایجاد نمی شود
و با تنبیه ، «تنبه » صورت نمی گیرد
و با یاد دادن ، « یادگیری » درونی نمی شود
و با فهماندن ، « فهمیدن » به وجود نمی آید
و با دینی کردن ، « دینی شدن » صورت نمی گیرد .
اما با اینکه می دانند این اقدامات نتیجه ای ندارد اما نمی توانند .
این چگونه دانایی و توانایی باشد و این چگونه حکمتی باشد که می داند این دریا غرق کننده است ، باز خود را در آن می اندازد.!
ادامه دارد
کتاب تربیت چه چیز نیست از دکتر عبدالعظیم کریمی

هیچ نظری موجود نیست: